تابستون و شنا
سلام گل مامان . بازم با عرض معذرت این پست هم برای یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان و علت تاخیر رو هم که قبلا گفتم پریدن عکس ها و بعد از کلی ریکاوری کردن چند تایی عکس به غنیمت گرفتیم دقیقا روزش یادم نیست یک روز عمه سمیه تماس گرفت و گفت که کلید یه کَت (اتاقک های شخصی کنار رودخونه) رو از دوستشون گرفتن تا همه با هم بریم و البته به خاطر متین خانم که عاشق شناست و چند روز بعدش می خواست برگرده تهران این شد که فردا بعد از درست کردن نهار و جمع کردن وسایل راهی شدیم . بقیش بیا ادامه مطلب وقتی رسیدیم خیلی ذوق و شوق داشتی که بری تو آب و بعد از کمی آب بازی و ذوق کردن وقتی یکی دوبار و مورد حملات آبی قرار گرفتی یکهویی کل ذوق و شوق...
نویسنده :
مامانی
2:07